بررسی روایات منقول در حوزه تعدد اسباب نزول

ساخت وبلاگ

بررسی روایات منقول در حوزه تعدد اسباب نزول
نویسنده: پوهنمل وحیدالله اعظمي
خلاصه
موضوع تعدد نزول بعضی از آيات در سوره‌ های قرآن کریم كه بحث های داغ برخی از كتاب‌ های تفسير و علوم قرآن را تشکیل داده و پژوهشگران را وادار به پژوهش مینماید هنگام مطرح شده است كه در خصوص یک آيه‌ از قرآن عظیم الشان دو يا چند سبب نزول كه بُعد زمانی نیز در میان آن وجود دارد مورد مشاهده قرار گرفته است، در اين حال، برخی محققان اسلامی، به دليل ناتوانی از ترجيح يكی از روايات و يا پرهيز از هرگونه نقد و ارزيابی آرای هر یک بطور جداگانه ناگزیر قايل به تكرار نزول شده‌ و در نتیجه صحت روايات را پذيرفته‌اند؛ بمنظور بیرون شدن از این معضله، مهم‌ ترين دلايل معتقدین به تکرار نزول مورد بحث و بررسی قرار داد ه شده است و پاسخ به پرسشهای که آیا مسئله تعدد سبب نزول در آثار متقدمین وجود دارد و آیا میتوان تحليل درست از روايات متعدد در سبب نزول آیات قرآن داشت، اين مقاله به بررسی اين همه فرضيه ها پرداخته و از صحت يا عدم صحت آن سخن خواهد گفت.
واژه های کليدی: اسباب نزول، تعدد اسباب نزول، دفعات نزول آیه.
مقدمه:
مسلماً، نزول تدریجی آيات قرآن عظیم الشان به مقتضای مناسبتها، حوادث و حکمتهای الهی به منظور تعليم و آموزش انسانها و فراتر از آن به هدف ياری رساندن به ايشان بوده است، تا ایشان گام به گام بتوانند از فرهنگ، تفکر وعادت های جاهلانه ‌خویش بیرون شده و زیر چتر اسلام وارد و از فضيلت‌ های اخلاقی آن مستفید گردند، تا دیوار های مستحکم عقاید جاهلیت به تدریج سرنگون گردد که بدون شک نزول تدریجی قرآن عظیم الشان توانست در وجود انسان ها یک حرکت فولادین را ایجاد نماید و به سبب آن جریانات بزرگ در جامعه شکل گیرد و بنابر مصلحت و نیاز های جامعه امین وحی (جبرئیل) علیه السلام با فرود آمدنش روحیه دیانت و تقوا را در جامعه مستحکم تر سازد و از اینکه نزول تدریجی قرآن عظیم الشان مدت بیست سه سال را در برگرفته و در این جریان طولانی بی تردید حوادث و واقعات مشابه در زمان پیامبر اسلام رخ داده است که حل وفصل همچو حوادث مستلزم تکرار سبب نزول و یا هم تکرار آیه بوده است.
که بدین اساس، تحلیل این موضوع محور اساسی بحث این مقاله و راه های وفق بخشیدن بین تعدد اسباب نزول را تشکیل میدهد ، یا به عبارت دیگر از جایکه نظر پژوهشگران علوم قرآنی در رابطه به تبیین و فهم آیه قرآن کریم استوار به سبب نزول است و شناخت آنرا منحصر به روایات از شاهدان نزول وحی میدانند پس وجود روايات متعدد، با سبب نزول‌های مختلف و گاه نسبتا متناقض، برای يک آيه مشکل جدی را در این راستا ایجاد کرده است.
لذا ضرورت پنداشته میشود تا مسئله تعدد سبب نزول جهت فهم بیشتر آیت مورد بحث عمیق قرار گیرد و در واقع راه گشای برای این معضله بوجود آید، که حس اهمیت این موضوع در مصادر اصلی، بنده را وا داشت تا به تحقیق و بررسی همچو موضوع بپردازم تا در روشنایی روایات و قواعد مقرره توانسته باشیم یک تصویر جامع و نسبتا عمیق را در رابطه به تعدد اسباب نزول برای کسانیکه عملا د ر دیپارتمنت های تعلیمات اسلامی وبه ویژه در دیپارتمنت تفسیر و علوم آن مشغول تحصیل هستند ارائه داریم .
تا به پاسخ سوالهای همچواینکه آیا تعدد اسباب برای نزول آیت وجود دارد و یاخیر؟ و آیا راه های حل برای بیرون رفت از این مشکل در علوم قرآنی بچشم می خورد؟ که در حقیقت دریافت پاسخ به این نوع سوالات تحلیل مسئله تعدد اسباب را تداوم بخشیده است، ناگفته نباید ماند که میتود تحریر این مقاله را مرور به آثار گذشتگان که عمدتا از کتابهای علوم القرآن امثال "الإتقان في علوم القرآن" از السیوطی و "البرهان في علوم القرآن" از الزرکشی و "مناهل العرفان في علوم القرآن" از الزرقانی و نیز از کتاب "مباحث في علوم القرآن" از مناع القطان و سایر کتب که مستقیما در رابطه به اسباب النزول تحریر یافته است امثال " اسباب النزول: از واحدی شکل میدهد و از منابع برجسته و اصلی این مقاله را بحساب می آید؛ اما از اینکه کتب فوق بسیار طولانی و حاوی موضوعات متعدد است این مقاله نیز انعکاس دهنده موضوعات است که در آن ذکر گردیده است؛ اما با تفاوت های چشم گیری از جمله تحریر مسئله در چوکات مقاله، اختصاص بخشیدن به یک موضوع مشخص اسباب نزول که همانا تعدد آن است پرداخته شده است ونیز سعی به خرچ داده شده است تا طرح مسئله خیلی فشرده و عام فهم برای کسان واقع گردد که در جغرافیای همچو افغان زمین زیست دارند، قابل یاد آوری است که ترجمه آیات قرآن عظیم الشان از تفسیر کابلی و نور اخذ گردیده است.
تعریف سبب نزول: امام سیوطی در کتاب ارزشمند خویش الاتقان فی علوم القران بنقل الزرکشی سبب نزول را چنین تعریف کرده است: والذي يتحرر في سبب النزول أنه ما نزلت الآية أيام وقوعه (السیوطی ع. ب., 1974م)
یعنی؛ آنچه در تعريف سبب نزول ميتوان تحرير کرد اينکه سبب نزول امری است که آيه در ايام وقوع آن نازل شده باشد.
تعریف دیگر از سبب نزول را استاد مناع القطان در کتاب خویش بنام مباحث فی علوم القرآن منحصر به دو امر دانسته است: أن تحدث حادثة فيتنزل القرآن الكريم بشأنها، أن يُسأل رسول الله صلى الله عليه وسلم عن شيء فيتنزل القرآن ببيان الحكم فيه (القطان, 2000م)
بدین معنی که در زمان رسالت پیامبر صلی‌الله‌ علیه ‌وسلم حادثه او یا واقعه روخ میداد پس در ارتباط به آن قرآن نازل می گردید او یا اینکه از رسول الله صلی الله علیه وسلم به هدف آشنایی به احکام شرع پرسشی میشد پس در ارتباط آن آیاتی از قرآن نازل می گردید.
که این حادثه و سوال را در حقیقت سبب نزول گویند.
وسایل شناخت اسباب نزول: جمهور مفسرین شناخت اسباب نزول را موقوف به روایات صحیح از رسول الله و یا اصحاب آن که شاهد نزول وحی بوده باشند دانسته اند ایشان معتقد اند که گفته های اصحاب کرام در رابطه به چنین مسایل مبرم هرگز از اجتهاد و رأی اشخاص ناشی نه گردیده است؛ بلکه استوار بر سَماع ایشان از پیامبر صلی الله علیه وسلم بوده است؛ زیرا که از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: اتقوا الحديث عني إلا ما عَلِمتم، فمن كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار، ومن قال في القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار (الترمذي, 1998م)
ترجمه: بپرهیزید از سخن که به آن علم ندارید پس اگر کسی قصدا بالای من دروغ ببندد جایش را در دوزخ عیار سازد و کسی که بالای قرآن بغیر از علم دروغ بندد جایش را در دوزخ عیار سازد.
دقیقا از حدیث فوق مشخص میگردد که بیان نمودن اسباب نزول بجز روایت و شنیدن از کسی که شاهد نزول وحی بوده باشد و یا در علم سبب نزول دست بالا داشته باشد جواز ندار.
پس اگر سبب نزول آیه از طرف صحابی روایت شده باشد بدون شک مقبول و مورد اعتماد است؛ زیرا قول صحابی در جایکه مجال اجتهاد در آن وجود ندارد حکم حدیث مرفوع را بخود می گیرد، که برین اساس اگر مشاهده شود که سبب نزول توسط حدیث مرسل؛ یعنی حدیثی که از سلسله سند آن صحابی حذف شده و به تابعین منتهی گردیده باشد مورد قبول نیست مگر آن وقتکه توسط یک حدیث مرسل دیگر مورد تأیید قرار گرفته باشد وراوی آن نیز یکی از آنعده امامان تفسیر باشد که علم خود را از صحابه اخذ نموده اند امثال مجاهد وعكرمة وسعيد بن جبير و غیره... (الزرقانی, (ب.ت))
تعدد اسباب: قسمیکه قبلا تذکر رفت تعدد سبب در مورد نزول بعض از آیات قرآنی قابل دید و مشاهده است و این تعدد باعث تکرر نزول آیه در بسیاری از جاهای قرآن کریم شده است به اين معنا که آيه يا سوره‌ بنا بر مناسبت و حادثه نازل گردیده و نبی اکرم صلی الله علیه وسلم آن را ابلاغ نموده باشند که بنابر این تسلسل، همان آيه و يا سوره، به مناسبت و حادثه ديگر در زمان و مکان ديگر نیز برای بار دوم از ملأ اعلی وحی شده و پیامبر اسلام نیز آنرا ابلاغ ثانوی نموده باشند، ولی فقط يکبار در مصحف شریف به کتابت درآمده باشد، که این تکرر به نظر زركشی یا بمنظور اهمیت و عظمت مضمون آیه صورت گرفته است ویا هم به هدف ترس از فراموشی با عث تکرار نزول شده است. (الزرکشی, 1957م)
و زرقاني نیز انگيزه تكرر نزول آیه را جلب توجه عالمان و دانشمندان اسلامی به اهميت موضوع و توجه عميق در عمل به آنچه در آيات تكراری آمده، دانسته است (الزرقانی, (ب.ت))
البته جهت وضاحت هرچه بیشتر این موضوع لازم به ذکر است تا چندتا از نمونه ها و صورت های گوناگون را از تعدد اسباب و تکرار نزول آیه و راه کار های تطبیق آنرا مورد تحلیل وبررسی قرار دهیم:
صورت اول: اگر دو حادثه به اسناد صحیح روایت شده باشد و در بین آن قرب زمانی نیز مورد مشاهده قرار گیرد که دانشمندان علوم اسلامی نزول آيات لعان را یکی از نمونه های ‌اين موضوع عنوان نموده اند،كه داستان مشابه در باره دو نفر به نام‌های (هلال بن امیه) و (عويمر) نقل شده است اصل ما جرا را امام بخاری از طریق عکرمه به روایت ابن عباس چنین نقل نموده است: که هلال بن أمیه رضی الله عنه زن خود را با شریک بن سحماء متهم به زنا کرد و ما جرا را به پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم پشکش نمود پیامبر اسلام بی درنگ برای آن گفت: یا شاهد بیاور یا بر تو حد قذف جاری می شود که بعد از مکالمه بین آن و رسول خدا واصرار داشتن هلال بن امیه براینکه یا رسول اگر یکی از ما زن خود را با شخصی در حال زنا بیبند در جستجوی شاهد برود؟ پیامبر اسلام سخن خود را باری دیگر تکرا ر میکند و می گوید: یا شاهد بیاور یا بر تو حد قذف جاری می شود همین بود که الله متعال با فرستادن جبریل امین آیات 6- 9 سوره نور را که مشهور به آیات لعان است نازل فرمود قسمیکه فرموده است: { وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ} (سوره النور، آیت: 6، 7)
بدین معنی كسانیکه كه همسران خود را متهم به زنا می كنند، و جز خودشان گواهانی ندارند از آنان خواسته می شود هر يك از ايشان بايد چهار مرتبه خدا را شاهد گیرد كه در اين نسبت زنا كه به همسرم دادم راستگو هستم ودر پنجمين مرتبه بايد بگويد: نفرين خدا بر او باد اگر دروغگو باشد ! واگر زن چهار بار خدا را به شهادت بطلبد و سوگند بخورد كه شوهرش در اتهامی كه بدو می زند دروغگو است چنين شهادتی عذاب ( رجم ) را از او دفع مي نمايد .
پس اگر چنین سوگند های را یاد کردند در نتیجه آن شوهر از از حد قذف و زن نیز از حد رجم نجات می یابند و بین این زن وشوهر فسخ نکاح صورت می گیرد. (السیوطی (ب.ت))
با در نظرداشت داستان هلال بن امیه، داستان مشابه را باز هم بخاری و مسلم از سهل بن سعد روایت کرده است که عویمر بن نصر ماجرای مردی را از رسول الله صلی الله علیه وسلم سوال کرد که شخصی را با زن خود در یکجا ببیند و آنرا مرد را بکوشد آیا در مقابل آن قصاص میشود یا طور دیگر همراه آن معامله میگردد رسول خدا در ضمن اینکه این سوال را ناپسند و بالای سوال کننده عیب گرفت در جوابش فرمود: که همین دم در باره تو و همسرت وحی الهی نازل گشت و آیه قبلی را که قبلا پیرامون لعان مورد بحث قررار دادیم تلاوت نمود.
پس اگر به این روایات بنگریم حادثه دوتا است و آیت یکی و از لحاظ سند هر دو روایت در قوت و صحت خویش با هم مساوی هستند که برای تطبیق این دو روایت علمای حدیث از جمله ابن حجر عسقلانی وفق و جمع بین این دو روایت را چنین تحلیل نموده است:که شاید هلال بن اميه و عويمر بن نصر همز‌مان با هم دچار اين مشكل شده‌ اند پس میتوان ګفت که در شأن هر دوی شان در یک وقت ویک زمان نازل شده است. (العسقلانی, 1379 هـ)
البته را ه دیگری که جمع بین این دو روایت را آسانتر میسازد و در واقع هر دو روایت را مورد عمل قرار میدهد نگاه به آرای جمهور علماء است که میگویند: ( العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص السبب) پس جمهور علماء بدین نظر اند که خطاب های قرانی عام است و عموم لفظ معتبر است نه سبب خاص علامه سیوطی نیز این نظر را مورد تایید قرار داده است. (القطان, 2000م)
پس میتوان گفت که آيه اصلا درباره هلال بن اميه نازل شده است، پس بعيد نيست، هنگامی كه عويمر از پيامبر صلی الله علیه وسلم در اين باره سؤال كردند حکم را که به هلال بن امیه بیان نموده بود به عومیربن نصر نیز ابلاغ نموده باشد پس میتوان‌ پیرامون جمع بین روايات گفت كه حادثه اول، باعث ‌نزول آيه شده و پيامبر اكرم برای رفع اشكال در حادثه دوم به آيات ‌مربوط استناد كرده ‌اند، که بنابرین تعدد اسباب موجب نزول آيه نشده و در اصل سبب يکی است؛ بدین معنی که حکم لعان در موارد مشابه، که با داستان‌ های مختلف و اشخاص متفاوت نقل شده بیان شده است.
صورت دوم: اگر الفاظ وارده به سبب نزول صریح ذکر شده باشد بدین معنی که اګر یک شخص سبب نزول آیه را یک چیز و شخص دوم چیزی دیګر بداند؛ اما عبارت هر دوی آنها در بیان سبب نزول صریح و چنین وارد شده باشد : "نزلت هذه الآية في كذا" یعنی این آیت در مورد این چیز نازل شده است، یا بگوید : "أحسبها نزلت في كذا" یعنی؛ گمان می کنم این آیت در مورد چنین موضوع است، پس دانشمندان علوم اسلامی چنین بیان را به استنباط حکم و تفسیر آیه کریمه حمل نموده اند که بنا بر این تحلیل، هیچ منافات بین این دو نظر دیده نمیشود؛ و نمیتوان آنرا سبب نزول دانست. (القطان, 2000م)
صورت سوم: اگر مشاهده گردید که در رابطه به یک آیت دو سبب نزول ذکر شده است؛ اما یکی از آن پیرامون یک حادثه مشخص صراحت داشته باشد طوریکه بگوید: "نزلت في كذا" و دیگر آن بشکل عام بدون تشخیص حادثه سبب را بیان بدارد دانشمندان علوم اسلامی قابل اعتماد قول را دانسته اند که در سببیت نزول آیت تصریح داشته است برای وضاحت هرچه بیشتر این موضوع میتوان آیه 223 سوره البقره را مورد تحلیل قرار داد که خداوند جل جلاله می فرماید: {نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ} (سوره البقرة، آیت: 223]
ترجمه: زنان شماکشت زارشمااند پس به کشت زار خود پیش آمد کنید هرگونه که می خواهید.
امام بخاری رحمه الله به روایت نافع نقل نموده است که نافع گفت آیت: {نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ}(سوره البقرة، آیت: 223] را می خواندم که ابن عمر( رضی الله عنه) گفت آیا میدانی که این آیت در مورد چه نازل شده است گفتم نمیدانم گفت: در متعلق هم بستری با زنان از راه عقب نازل شده است.
که بنا برین روایت بیانات ابن عمر رضی الله عنه در رابط به نزول آیت فوق صریح بنظر می رسد؛ اما روایت صریح دیگری نیز وجود دارد که سبب نزول آیت را خلاف آنچه بیان داشته است که ابن عمر بیان نمود است چنانچه از جابر رضی الله عنه روایت شده است که یهود چنین می گفتند: زمانیکه شخص با همسرش از طریق پشت به محل تناسلی جماع کند اولاد آن احول (چشم کج) به دنیا می آید، پس از این رو آیت فوق نازل گردید، دانشمندان اسلامی در اینجا بیانات جابر را مورد اعتماد قرار داده اند؛ زیراکه در کلامش تصریح وجود داشته که می گوید یهود چنان و چنین میگوفتند که خود نص در سبب نزول آیت میاشد؛ اما کلام ابن عمر نص صریح برای بیان داشتن سبب نزول آیت نبوده پس کلام ابن عمر بر استنباط و یا تفسیر آیه حمل کرده میشود. (الصابونی, (ب.ت))
صورت چهارم: اگر سبب متعدد برای یکی از آیات مشاهده گردد که یکی آن صحیح و دیگر آن ضعیف یا غیر صحیح باشد، مسلما به روایت صحیح اعتبار داده می شود نه ضعیف که اصل این مسئله را می توان از روایت های شیخین (بخاری. مسلم) و طبرانی بخوبی درک نمود امام بخاری به روایت جندب بجلی روایت میکند که مدت دو یا سه شب پیامبر صلی الله علیه وسلم مریض شد و در این مدت نتوانستند به قیام اللیل بپردازند که در این اثنا زن بنام (ام جمیل العوراء) خواهر ابو سفیان و زوجه ابی لهب نزد پیامبر آمد و گفت: من میدانم که شیطانت ترا ترک کرده است که به تهجد قیام نکردی پس الله تعالی سوره {وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى} (سوره الضحى، آیت:1 ،3 ، 13)
ترجمه: سوگند به روز و سوگند به شب در آن هنگام كه تاریک می شود پروردگارت تو را رها نكرده است و دشمن نداشته است و مورد خشم قرار نداده است .‏
را نازل فرمود؛ اما طبرانی به روایت حفص بن میسره که از مادرش( خوله) که خادم رسول الله صلی الله علیه وسلم بود روایت میکند که فرمود: سگ کوچکی داخل خانه پیامبر صلی الله علیه وسلم شده و در زیر چهار پائی پنهان شده بوده و آنجا مرده بود و چهار روز مسلسل وحی بر پیامبر نازل نشد رسول الله فرمود: ای خوله در خانه رسول الله چه حادثه رخ داده است؟ که جبریل نزدم نمی آید خوله می گوید من تصمیم گرفتم که خانه را یک صفایی کنم و در حین صفایی جاروی خود را زیر تخت بردم که چوچه سگ را با وی بیرون کردم در این اثنا دیدم که پیامبر صل الله علیه وسلم آمد در حالیکه ریش مبارکش می لرزید همین بود که الله تعالی سوره {وَالضُّحَى وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى} را نازل نمود. (القطان, 2000م)
پس پیرامون یک آیت دو قسم سبب نزول وارد شده است که اگر این دو روایت مورد بررسی قرار دهیم در می یابیم که دانشمدان اسلامی و بویژه علمای علم الرجال که در رأس آن ابن حجر عسقلانی قرار دارد حدیث طبرانی را ضعیف عنوان کرده اند؛ زیرا که در سند آن شخص مجهول وجود دارد بنابرین عمل به روایت صحیح صورت می گیرد که شخین آنرا بیان داشته اند و روایت ضعیف که همانا آنرا طبرانی بیان داشته است و مورد ملاحظه دانشمندان علم الرجال قرار گرفته شده است رها می شود (العسقلانی, 1379 هـ)
صورت پنجم: اگر دو سبب نزول برای یک آیت در صحت سند خویش باهم مساوی بودند پس یکی از آنرا بالای دیگری شان توسط یکی از وجوهات ترجیح، ترجیح داده و مورد عمل قرار می دهیم که این صورت را میتوان در روایت بخاری که از عبدالله بن مسعود روایت می کند میتوان در یافت، عبدالله بن مسعود میگوید: کنت امشي مع النبي صلی الله علیه وسلم بالمدینة و هو یتوکأ علی عسیب، فمر بنفر من الیهود فقال بعضهم لو سألتموه، فقالوا: حدثنا عن الروح فقام ساعة و رفع رأسه فعرفت أنه یوحی ‌الیه حتی صعد الوحي ثم قال: }وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً{ ‏( سوره الإسراء، آیت: 85)
ترجمه: عبد الله بن مسعود می ګوید: همراه نبی علیه السلام در مدینه در حالیکه عصای از درخت خرما بدست داشت و بالای آن تکیه میکرد قدم میزدم و پیامبر از نزد ګروه از یهودان ګذشت، آنها با هم ګفتند: چه خوب است که از او در مورد بعض مسایل سوال کنیم پس ګفتند: ای محمد پیرامون روح به ما اطلاعاتی ارائه کن آنحضرت صلی الله علیه وسلم اندکی سکوت کردند و سر خود را بلند نمودند من دانستم که به آن حضرت صلی الله علیه وسلم وحی نازل میشود تا اینکه نزول وحی صورت ګرفت و این آیه مبارکه را تلاوت نمودند: }وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً{ ‏( سوره الإسراء، آیت: 85)
امام ترمذی از ابن عباس رضی الله عنهما حدیث صحیح را روایت میکند که فرمود: " قالت قریش للیهود أعطوا نا شیئا نسأل هذالرجل عنه؟ فقالوا: اسألوه عن الروح، فأنزل الله }وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً{ ‏" (الصابونی, (ب.ت))
ترجمه: قریش به یهود ګفت: به ما چیزی بیاموزید تا از این مرد (پیامبر) سوال کنیم یهود ګفت: از او در باره روح سوال نمایید قریش نیز طبق پیشنهاد یهود سوال کردند پس خداوند جل جلاله این ایت را نازل فرمودند: }وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً{ ( سوره الإسراء، آیت: 85)
البته بايد تذکر داد که هردوی این روایات فوق از لحاظ صحیح بودن سند خویش مساوی هستند چون در روایت بخاری عبدالله بن مسعود قرار دارد و آن صحابی است و در روایت ترمذی عبدالله بن عباس قرار دارد آن هم صحابی ؛ اما در بین این دو روایت ظاهرا منافات به چشم می خورد طوریکه روایت ترمذی مدعی اینست که آیت فوق در مکه نازل شده است د و روایت بخاری مدعی اینست که آیت فوق در مدینه نازل شده است پس توسط یکی از وجوهات ترجیح، در بین این دو روایت ترجیح قایل میشویم و روایت اول را بنابر دو دلیل ترجیح میدهیم اول اینکه عبدالله بن مسعود خود حاضر ماجرا بوده است و می ګوید که با نبی علیه السلام در مدینه قدم میزدم در حالیکه در روایت ترمذی ابن عباس داخل ماجرا نبوده است دوم اینکه آنچه را که امام بخاری در صحیح البخاری روایت کرده باشد بالای غیر خود ترجیح دارد چون به صحت صحیح البخاری اتفاق علمای امت صورت ګرفته است. (الزرقانی, (ب.ت))
نمونه ششم: اگر امکان جمع بین روایات وارد شده امکان نداشت و بعد زمانی بین روایت نیز وجود داشت راه بیرون رفت از این مشکل طوری است که به تعدد و تکرار نزول آیه قول صورت می گیرد بدین معنی که آیت شریف چندین بار نزول یافته است.
که از جمله مثال های زنده آن میتوان آیات ذیل را تذکر داد :
امام بخاری و امام مسلم از سعید بن مسیب روایت نمودند چون هنگامیکه مرگ ابو طالب نزدیک شد پیامبر صلی الله علیه و سلم به عیادت آن تشریف بردند این در حال بود که پیش از پیامبر صلی الله علیه وسلم ابو جهل و عبدالله بن امیه نیز نزد ابو طالب رفته بودند پیامبر اسلام خطاب به ابو طالب فرمودند: ای کاکایم کلمه ( لا إله إالله ) را به زبان بیاور تانزد الله جل جلاله این کلمة را به مسلمانیت حجت قرار دهم ، در این اثنا ابو جهل و عبدالله بن امیه گفتند: آیا از آیین عبدالمطلب رو می گردانی و آنحضرت صلی الله علیه وسلم به سخنان شان اصرار می نمودند تااینکه ابو طالب گفت من بر آیین عبدالمطلب هستم، پیامبر اسلام با خود عهد بستن تا زمانیکه منع نشود برای تو از در گاه الهی آمرزش و مغفرت می خواهم، این عهد پیامبر با خودش سبب شد که این آیت قرآن نازل شود{ مَاکَانَ لِلنَّبی وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَن یَستَغفِرُوا لِلمُشرِکِینَ} (سوره التوبه، آیت: 113)
ترجمه: برای پیامبر و مسلمانان شایسته نیست که به مشرکان آمرزش بخواهند.
البته امام ترمذی به روایت علی بن ابی طالب سبب نزول آیت را چنین وانمود نموده است که: شنیدم مردی برای پدر و مادر مشرک خویش طلب مغفرت میکرد، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب می افزاید که برای او ګفتم آیا برای پدر و مادر مشرک خویش طلب آمرزش می کنید؟ شخص استدلال نمود که ابراهیم علیه السلام نیز برای پدر مشرک خویش طلب آمرزش نموده است حضرت علی رضی الله عنه میګوید: این سخن وی را به پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل کردم همین بود که خداوند جل جلاله این آیت را نازل فرمودند: { مَاکَانَ لِلنَّبی وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَن یَستَغفِرُوا لِلمُشرِکِینَ} (سوره التوبه، آیت: 113)
در همین حال روایت دیګر در رابطه از عبدلله بن مسعود نقل شده است که پیامبر اسلام روزی از شهر بیرون رفت ما هم آنرا همراهی کردیم تا اینکه به قبرستان رسید و به دستور پیامبر نشستیم وخود آن مبارک به قبرستان ګردش نمود تا نزدیک قبری رسید و ګریست و ما هم به ګریه او ګریستیم، سپس به سوی ما آمد حضرت عمربن خطاب به حضور پیامبر شتافت وګفت سبب ګریه شما چه بود که مارا هم به ګریه انداخت پیامبر اسلام دست عمر فاروق ګرفت و بسوی ما آمد و ګفت ګریه من شما را به ګریه انداخت، پاسخ دادیم بلی، پیامبر ګفت: قبری را که دیدید و من آنجا ګریه نمودم و عواطف خود را آشکار ساختم قبر مادرم آمنه دختر وهب بود واز خدای خود خواستم که برای آن دعا کنم؛ اما پروردگارم اجازه این کار را برایم نداد و این آیه نازل شد:{ مَاکَانَ لِلنَّبی وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَن یَستَغفِرُوا لِلمُشرِکِینَ...} تا آیت {وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ} س‍پس پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند آن رقت و ترحم که فرزند به مادرش دارد مرا فرا ګرفت و همین سبب ګریه من شد. (الواحدی, 1992م)
علامه سیوطی میګوید: بین این احادیث سه ګانه طوری جمع میشود که آیه به چندین بار نزول یافته است. (القطان, 2000م)
یافته ها
۱- ازین تحقیق چنین برمی آید که آیات قرآن کریم از لحاظ نزول ګاهی ګاهی تکرارا به نظر می رسد و برای هریک از آن یک سبب خاص وجود دارد که ظاهرا تعارض در بین نزول آیات بچشم می خورد؛ اما بابررسی این روایت با نظر داشت قواعد مقرره در این زمینه بخوبی درک می کردد که در بین نزول آیات تعارض نه؛ بلکه توافق معقول در بین آن وجود دارد که میتوان آنرا بابررسی تعدد سبب نزول مورد بحث قرار داد، بدین معنی که تمامی اسباب وارده پیرامون نزول یک آیت یا صریح می باشد و یا غیر صریح که در صورت غیر صریح بودن آن، تعدد سبب هیچ ګونه زیان وارد نمی سازد و سبب غیر صریح به تفسیر آیت حمل می شود و سبب صریح به سبب نزول آیت.
۲- و اګر بعض اسباب نزول صریح و بعض دیګر آن غیر صریح باشد بدون شک که قابل اعتماد وعمل سبب صریح است و سبب غیر صریح در زمینه ترک می ګردد.
۳- و اګر تمامی روایات پیرامون سبب نزول صریح باشد که این صورت از دو وجه خالی نمی تواند که باشد یا اینکه یکی آن صحیح می باشد و یا تمامی آن، پس اګر فقط یکی سبب صحیح بود نه دیګر آن بدون شک که معتمد و مورد پسند روایت صحیح است نه غیر صحیح.
۴- و اګر تمامی روایت صحیح بود پس در صورت ممکن به یکی از وجوهات ترجیح یک روایت را ترجیح می دهیم.
۵- و اګر راه برای ترجیح وجود نداشت در صورت ممکن جمع بین روایات به میان می آید.
۶- واګر جمع نیز وجود نداشت پس آیت حمل به تکرار و تعدد نزول می شود .
مناقشه
تعدد اسباب نزول بر ای یک آیت از روی چه به میان آمده است چرا پیرامون یک آیت روایات مختلف وجود دارد در بین روایات مختلفه ممکن است تا توافق صورت گیرد آیا در بحث تعدد اسباب نزول محقیقن کوشش های خود را نموده است تا راه های بیرون رفت را از این معضله در یابند آیا تعدد اسباب نزول برای یک آیت ظاهرا تعارض روایات را نشان نمی دهد در پاسخ به این نوع سوالات طوریکه قبلا نیز به آن اشاره داشتیم باید گفت که قران یک کتاب الهی است که در مدت بیست سه سال نزول یافته است و این یک امر مسلم است که در این مدت طولانی حوادث مشابه در بین اصحاب روخ داده است و روایات نیز از لحاظ صحت و عدم صحت مورد بحث است صراحت و عدم صراحت روایات چیزی دیگراست که محقیقن و دانشمندان اسلامی پیرامون آن بحث نموده است پس در حقیقت این نشان دهنده این است که تعارض در بین روایات وجود ندارد و برای این معضله قواعد ومقررات وجود خاص وضع گردیده که محور اصلی این مقاله به دور آن می چرخد.
نتیجه
از اینکه قرآن کریم یک کتاب معجز الهی است هیچ ګونه تعارض در آیات ومفاهیم آن وجود ندارد وهر آیت قرآن کریم معنی خاص خود را خود را دارد؛ اما باید تذکر داد چیزیکه در فهم درست آیات قرآن کریم کمک می کند و دارای اهمیت ویژه در نزد مفسرین است همانا دروس علوم القرآن است تا با روایات متعدد که در رابطه به یک آیت وارد شده است آشنایی کامل حاصل ګردد و قواعد ترجیح و جمع بین آیات بخوبی درک ګردد و سبب نزول آیات بدرستی دانسته شود که بنا بر ګفته های ابن تیمه و واحدی رحمه الله علیهما که هر کدام کتاب های ویژه در رابطه به اسباب نزول نوشته اند فهم آیات قرانی بدون دانستن سبب نزول آن غیر ممکن است؛ زیرا که علم به سبب علم به مسبب را به بار می آورد.

ماخذ
قران کریم،(سوره البقرة، آیت: 223)،(سوره التوبه، آیت: 113)،(سوره النور،آیت:6،7)،( سوره الإسراء، آیت: 85)،(سوره الضحى، آیت:1 ـ 3 – 13)
الترمذي, م. ب.( 1998.م). سنن الترمذي. بیروت : دار الغرب الاسلامي.( ج:5 ص:49)
الزرقانی, م. ع. (ب.ت). مناهل العرفان فی علوم القرآن. مطبعة عیسی البانی الحلبی و شرکاه.(ج:1 ص:114،117،118 121)
الزرکشی, ا. ع(1957.م) البرهان فی علوم القرآن. بیروت: دارالمعرفة.(ج:1 ص:29)
السیوطی, ج. ا. (ب.ت) لباب النقول فی اسباب النزول. بیروت: مکتبة العلمیه.(ج:1 ص:138)
السیوطی, ع. ب. (1974.م) الاتقان فی علوم القرآن. قاهره: الهیئة المصریة العاماة للکتاب.( ج:1 ص:116)
الصابونی, م. ع(ب.ت) التبیان فی علوم القران. ّپشاور: مکتبة الحقانیه.(ص:26،27)
العسقلانی, ا. ب.(1379.هـ) فتح الباری شرح صحیح البخاری. بیروت: دارالمعرفة.(ج:8 ص:450، 710)
القطان, م. ب.(2000.م) مباحث فی علوم القرآن. مکتبة المعارف للنشر والتوزیع.(ج:1 ص:38، 39، 77، 78، 87 )
الواحدی, ا. ا. (1992.م) اسباب نزول القرآن. دار الاصلاح- الدمام.(ص:262،263)

دِراسة روایات المنقول حول تعدد أسباب النزول
پوهنیار وحیدالله اعظمي
ملخص: البحث في تعدد السبب لنزول بعض الآیات في سور القرآن الکریم التي تکون البحوث الحاد في کتب التفسیر و علوم القرآن وحص الباحثون لتحقیقها، انما یطرح حینما شاهد حول آیة واحدة من القرآن العظیم سببین أو أسباب متعددة مع البعد الزمانی بینهما، ففي هذه الحالة بعض الباحثین الإسلامي لعدم الإستطاعة بترجیح أحد هذه الروایات أو لتقیة من البحث حول کل روایة علی حدة وافقوا بتکریر نزول الآیة وقبلوا صحة الروایات الواردة، فللخروج من هذه المعضلة فأهم دلایل هؤلاء المعتقدین بتکریر النزول قد عرضت في هذه المقالة و أجابت عن السوالات الواردة في آراء المتقدمین حول هذه المسئلة، وأجابت أیضا عن السوال آخر هو هل نستطیع أن یکون لنا التفسیر الصحیح من روایات المتعددة في سبب نزول الآیة فإن هذه المقالة العلمیة قد تحدثت عن هذه الموضوعات و ‌أجابت عن السوالات الواردة و حدد صحت هذه الراوایات و عدم صحتها.
الکلمات المفتاحیة: أسباب النزول، تعدد الأسباب، عدة نزول الآیة.

پیام تبریکی عید قربان...
ما را در سایت پیام تبریکی عید قربان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faqahat بازدید : 50 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 12:41