نمونه های اعتدال و میانه روی در اسلام ( نگاهی بر منهج، قانونګذاری، عقیده و عبادات)

ساخت وبلاگ


نمونه های اعتدال و میانه روی در اسلام
( نگاهی بر منهج، قانونګذاری، عقیده و عبادات)

نویسنده: ۤپوهنمل وحیدالله
خلاصه
بدون شک که الله جل جلاله انسان را از سایر مخلوقات متمایز ساخت و آنرا خلیفه خود در روی زمین قرار داد تا احکام الهی را در آن تطبیق نموده و از نعمت های آن همچون میوه ها، ذخایر و معادن برای پیشبرد زندګی روز مره خویش استفاده نمایند که آیات متعدد قران کریم ګواهی این نعمت های الهی را دارند و علاوه از این نعمت ها الله جل جلاله از روی رحمت و مهربانی اش پیامبران خود را یکی پشت دیګر ارسال نمود تا رسالت و اهداف زندګي را برای بشریت آموزش دهند، راه های هدایت و سعادت را برای شان روشن ساخته و مکارم اخلاق را به آنان یاد دهند و راه های سعادت و نجات را به معرفی بیګیرند تا انسان مطیع از ګنهکار و مؤمن از منافق جدا ګردیده و مجرم تحت پیګرد قرار ګیرد وبی تردید با ارسال خاتم النبیین صلی الله علیه وسلم دینش را کامل و دروازه های نور را به روی بنده ګانش باز نمود و اسلام را به عنوان آئیین آسمانی ارزانی داشت و در تشریع احکام آن اعتدال و میانه روی را در ابعاد ګوناګون آن به اجرا ګذاشت.
واژه های کلیدی: اسلام، اعتدال،افراط، تفریط.
مقدمه
اعتدال و میانه روی ترجمه کلمه ( وَسَطْ ) در زبان عربی است که به معنای انتخاب راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط می باشد، البته این اصل در تمامی تشریع احکام اسلامی رعایت گردیده است و قران کریم امت مسلمه را بنا بر شایسته گی که دارند امت میانه و وسط نام نهاده است و می فرماید: {وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا } [البقرة: 143].
یعنی، و اين گونه شما را امتی ميانه و معتدل گردانيديم تا گواهان بر مردم باشيد و پيامبر نيز بر شما گواه باشد.
از آموزش های دینی و رهنمود های شریعت اسلام به خوبی درک می ګردد که اسلام، نظام عالم را به عنوان نظام اعتدالی معرفی نموده و انسان را در تمامی عرصه های زندگی، به میانه روی و اعتدال، فراخوانده و در هر کار و خصلتی افراط و تفریط را نکوهش کرده و به عنوان کاملترین ادیان عرض اندام نمود است.
بدون شک که رعایت اعتدال و میانه روی در امورات فردی و اجتماعی امثال عبادات، انفاق، خوردن و آشامیدن، مسائل اعتقادی، برنامه ریزی زندگی و حتی در زمانبندی روز و شب رول مثبت دارد و به همین منظور شریعت اسلامی آسان ګیری های زیادی را در انجام تکالیف شرعی به معرفی ګرفته است، که تحقیق دسته داشته اعتدال و میانه روی های اسلام را در امورات فردی و اجتماعی در روشنایی آیات قران کریم و احادیث پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم مورد بررسی و تحلیل قرار داده است که هدف اصلی ما از آن عدم تفريط و افراط در قضايای مختلف حيات و اعطای حق هر امر مطابق استحقاق آن می باشد، امید است که محتوای این مقاله تاثیر مثبت به جامعه ما ( افغانی ) داشته باشد.
میتود و روش کار
در تحقیق این موضوع به آیات قران کریم و تفاسیر آن، و احادیث نبوی تمرکز صورت ګرفت است و با رجوع به مصادر اصلی و فرعی به توصیف و تحلیل موضوع پرداخته شده است، اعتدال و میانه روی های اسلام در بخش های ګوناګون از قبیل منهج، قانون ګذاری، عقیده وعبادات به بررسی ګرفته شده است.
نمونه های تطبیقی اعتدالاعتىدال در منهج و روش
یعنی گامهای تطبیقی برای یک چهار چوب فکری که رسیدن را به حقیقت مهیا ساخته و در نتیجه منجر به کشف آن می شود (زیاد, ( ب. ت), صفحه ۴۶).
که به اسا این تعبیر برای هرچیزی یک منهج و خط مشی مناسب وجود دارد که در میدان های مختلف انسان را به حقیقت می رساند، پس منهج اسلام همان راه واضح الهی است که در قران کریم بنام صراط المستقیم نامیده شده است.
امام طبری ګفته است:(( أجمعت الأمة من أهل التأويل جميعًا على أن "الصراط المستقيم"، هو الطريق الواضح الذي لا اعوجاج فيه)). (الطبري، 2000 م، صفحة 170 ج1) .
اهل تاویل از امت، اجماع کرده اند که ( الصراط المستقیم ) همان راه واضحی است که در آن انحراف و کجی وجود نداشته باشد.
منهج اعتدالی اسلام استوار بر این است که نه با منهج یهود سازګار است و نه با منهج نصاری که در بین افراط و تفریط یعنی در بین زیاده روی و کوتاهی قرار داشتند اما صراط المستقیم یک منهج وسطی است که در بین آن دو قرار دارد.
ابن کثیر در تفسیر این قول الله متعال: ({غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ } [الفاتحة: 7]
گفته است: (المغضوب علیم) ایشان یهودانی هستند که اراده شان فاسد گشت حق را فهمیدن، اما از آن عدول کردند و به بخاطر عدم اتباع از صراط المستقیم که منهج اعتدالی بود مورد غضب الهی قرار گرفتند و (ولا الضالین) ایشان نصاری هستند که حق را ګم کرده و در حیرت اند، راه های حرام را در پیش ګرفتند و از مسیر صراط المستقیم منحرف شدند. (ابن كثير، 1420هـ - 1999 م، صفحة 140 ج 1).
از تحلیل فوق بر می آید که سه راه و یا سه منهج وجود دارد:منهج انعام شده گان، که صراط المستقیم است.منهج غضب شده گان، که یهودان است.منهج متحییرین و گمراهان، که راه حقیقت را گم کرده اند که نصاری است. (علیان، 2012 م، صفحة ۶۳).
پس منهج کسانی که بالای آنها انعام شده است وسطی است، زیرا که در بین دو منهج منحرف ( یهود ونصاری) قرار دارد و هر منهج که مسیر خود را از منهج صراط المستقیم جدا بسازد به یکی از این دو منهج منحرف بر می ګردد پس این است که وجه اعتدال در منهج اسلام آشکار می ګردد.

اعتدال در عقیده
آنچه انسان نسبت به پروردګارش باورمند می شود عبارت از عقیده است (ابن فارس, (ب.ت), صفحه ۸۸ ج ۴).
عقیده اسلامی عبارت از مجموعه امورات دینی است که قلب انسان باید آنرا تصدیق کند و نفس آن با انجامش اطمنان حاصل نماید و با چنان یقینی باشد که ګمان و شک را در آن راه نباشد و با جان و مال در دفاع آن حاضر باشد. (ملکاوي، 1992م، صفحة ۲۰).
چنانچه الله جل جلاله می فرماید: {إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ} [الحجرات: 15] .
ترجمه: مؤمنان کسانی هستند که به الله و پيامبر او ايمان آورده اند و ديگر شک، نکرده اند، و با مال و جان خويش در راه الله جهاد کرده اند اينان راستگويانند.
قابل گفتنی است که عقیده اسلامی در زمان به وجود آمد که دنیا به عقاید فاسده آغوشته شده بود، کفار قریش بت ها را به عنوان اله پرستش می کردند حتی در عصر ما نیز کسانی در هند هستند که حیوانات را پرستش می کنند و بعضی دیګری نیز سنګ ها و چوب هارا مقدس می دانند و برخی نیز انبیاء را پسران الله میدانستند چنانچه الله متعال این ماجرا را چنین بیان میدارد: {وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ} [التوبة: 30].
ترجمه: يهود گفتند که عزير پسر الله ست، و نصاری گفتند که عيسی پسر الله ست اين ، سخن که می گويند همانند گفتار کسانی است که پيش از اين کافر بودند الله بکشدشان به کجا باز می گردند؟.
و نیز می فرماید: {لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ} [المائدة: 73]
و همچنان می فرماید: {لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ} [المائدة: 72]
ترجمه: آنان که گفتند که الله همان مسيح پسر مريم است ، کافر شدند.
علاوه از عقاید شرکی که قران بیان داشته است کسانی نیز از کتله بشری هستند که معتقد به نفی الوهیت از اله این زمین و آسمان هستند پس بدون شک که در مقابل این دو جهت منحرف و باطل ( بت پرستان و ملحدین) یک جهت وسط و بهتر که با فطرت بشری سازګار است و با داشتن احکام منسجم به نیازمندی های بشر لبیک می ګوید وجود دارد که آن جز عقیده اسلامی چیزی دیګری نیست.
پس دین اسلام از سایر ادیان و عقاید با داشتن عقیده واضح و سهولت ایمان به الله متمایز ګشته است چون مردم تنها به عبادت الله مأمور شده اند و آن الله یګانه است که نه کسی را زاده و نه کسی از او زاده شده و هیچ مثل و مانند ندارد و کنترول آسمان ها و زمین به دست اوست و بجز آن معبود دیګری وجود ندارد هیچ واسطه بین بنده ګان و خالق شان وجود ندارد و هیچ نوع تحریف، تغییر و تبدیل در آن نیست پس در عقیده اسلامی هیچ نوع غموض و ابهام وجود ندارد چنانچه در عقاید دیګران این غموض، ابهام و سر در ګمی وجود دارد از قبیل تجزیه واحد به سه و نیز با عقل انسانی سازګار نیست تا عبادت سنګ ها، اشخاص و یا حیوانات را انجام دهند.
پس میتوان ګفت که اصول اساسی در عقیده اسلامی استوار به شش اصل ذیل است:اصل اول: ایمان به اللهاصل دوم: ایمان به ملائکهاصل سوم: ایمان به کتاب های آسمانیاصل چهارم: ایمان به پیامبران الله.اصل پنجم: ایمان به روز آخرت اصل ششم: ایمان به خیر و شر تقدیر.
با داشتن این شش اصل دیده می شود که عقیده اسلامی عقیده وسطی و میانه است نه در آن افراط وجود دارد و نه تفریطی پس در وسط عقاید کسانی قررا دارد که خالق و ما وراء الطبیعت را انکار می کنند و نیز در وسط عقاید کسانی قرار دارد که ګمان می کنند برای عالم بیشتر از یک اله وجود دارد و به تعدد آن معتقد اند و ادعای حلول اله را در پادشاهان، انبیاء و حیوانات دارند.
همانا عقیده اسلامی خالی از الحاد و انکار از وجود الله جل جلاله است چنانچه از شرک و بت پرستی بری است پس عقیده اسلامی استوار به منفرد و یګانه بودن الله سبحانه و تعالی به الوهیت و ربوبیت است چون غیر از الله کسی مستحق آن شده نمی تواند البته قرآن کریم مملوء از این مسئله است، اغلب سوره های قرآن کریم بلکه هر سوره قرآن عظیم اللشان متضمن توحید است، زیرا قرآن کریم یا اثبات ذات الله کرده است و یا هم بسوی توحید و یګانه ګی الله دعوت نموده است و یا هم امر و نهی انجام داده است که این خود از جمله حقوق و مکملات تو حید بشمار می آید و یا به ستایش موحدین پرداخته است که این هم پاداش توحید است و یا هم از شرک و مشرکین و عذاب آنان سخن ګفته است که این هم جزای کسانی که از توحید خارج شده اند است. (الحنفی، 1993 م، صفحة 23).اعتدال در تشريع احكام ( قانون ګذاری)
تشریع که مصدر فعل شرع یشرع است بمعنی اصول و قواعد است که الله جل جلاله برای بنده ګانش قرار داده است و ظاهرا به معنای مذهب و طریقه مستقیم است که انحراف و کجی در آن نباشد. (الفيروزآبادي, صفحه 44 ج 3).
و در اصطلاح فقهاء اطلاق لفظ شریعت بالای احکام می شود که الله جل جلاله برای بندګانش قرار داده است تا به آن عمل نموده و سبب سعادت دنیا و آخرت شان شود. (الفيروزآبادي, صفحه 44 ج 3).
بدون شک هدف اصلی الله جل جلاله از وضع این قوانین و احکام در حقیقت حفظ یک نظام واحد در دنیا است تا مردم زیر سایه آن طبق اصول حق، عدالت و امنیت زندګی کنند و از نعمت های الهی بالای بندګانش ارسال پیامبران به سوی آنان است تا این شریعت را برایشان برسانند.
ناګفته نباید ګذاشت که شریعت اسلامی احکام متعدد اعتقادی را از قبیل احکام که متعلق به ذات و صفات،الله متعال است و نیز انچه که متعلق به پیامبران، ثواب، عذاب، جنت، دوزخ، معاد و سایر مغیبات را در بر می ګیرد.
و علاوه ازین افعال و اقوال که از مکلفین صادر می شود همانند احکام عبادی، تشکیل خانواده، نظام زندګی و مسؤلیت حاکم قبال رعیت و نیز مسؤلیت رعیت در قبال نظام و حاکم و سایر احکام که علاقه و روابط انسان را با انسان و یا خالق شان تنظیم می کند در محور بحث و از پایه های اصلی شریعت اسلامی بحساب می آید.
در کل میتوان ګفت که این امورات و قانون ګذاری ها یا کلی است و یا جزئی که دانشمندان اسلامی از کلی بودن و جزئی بودن آن چنین تعبیری دارند:
قانون ګذاری کلی و یا اصول: آنعده اوامر و قواعد را در بر می ګیرد که بسوی دعوت به آن تمامی ادیان آسمانی مشترک هستند، امثال توحید و اتصاف اللهوند به صفات کمال و پاکی آن از هر نوع نقص و غیره که با اختلاف زمان و حالات قابل تغییر نیست. (علیان، 2012 م، صفحة ۹۰).
قانون ګذاری جزئی و یا فرعی: اوامر است که به افعال بنده ګان تعلق می ګیرد و امکان اختلاف با شریعت دیګر در آن وجود دارد امثال شکل و تعداد رکعات نماز، رزوه، زکات و آنچه حلال و یاحرام است در نکاح و یا معاملات، که دانشمدان اسلامی این دسته احکام را بنام احکام فرعی یاد کرده اند که با اختلاف زمان و حالات قابل تغییر است. (علیان، 2012 م، صفحة ۹۰).
ګفتنی است که وسطیت و یا اعتدال را در تشریع احکام از این قول الله متعال درک نمود که می فرماید: {لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا} [البقرة: 286]
ترجمه: الله هيچ کس را جز به اندازه توانش مکلف نمی کند.
پس الله از بنده ګانش جز آنچه برایشان میسر و آسان است چیزی دیګری نمی خواهد.
قاسمی ګفته است: یعنی هنګامی که شنیدید و اطاعت کردید و قصد تقصیر نکردید، پس اګر در صورت سهو و غفلت تقصیری از شما سر زد پس نترسید چون الله جل جلاله به اندازه توان انسان ها را مکلف ساخته است . (القاسمي, 1398 هـ, صفحه ۳۹۰ ج۳).
امام قرطبی ګفته است: الله ما را مکلف به انجام کار های سخت و سنګین و درد آور نکرده است چنانچه امت های پیش از ما را مکلف بخود کشی وقیچی نمودن موضع بول از جامه و پوست شان ساخته بود پس ثنا و ستایش از آن الله است که به ما آسان ګرفته و سختی های را که بالای امت های پشین وضع ساخته بود از ما بر داشته است (القرطبي، 1384هـ - 1964 م، صفحة 430 ج 3).
امام سيوطی ګفته: از ابن عباس در تفسیر این آیه {لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا} [البقرة: 286] نقل شده است که فرمودند: ایشان مسلمانان هستند که انجام امورات دینی شانرا اللهوند بقدر توان شان قرار داده است سپس ګفت: {وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ} [الحج: 78] وگفت: {يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ } [البقرة: 185] و ګفت: {فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ} [التغابن: 16] (السيوطي، ( ب.ت)، صفحة 133 ج 2)
از آیات کریمه و اقوال امامان آشکار می ګردد که اعتدال در تشریع در حقیقت همان تخفیف، آسان ګیری ها و دفع حرج و سختی های است که الله و رسول ګرامی شان روا داشته است چنانچه دیده می شود هنګام که رسول الله یکی از اصحابش را برای انجام کاری می فرستاد برای شان می ګفت: «بَشِّرُوا وَلَا تُنَفِّرُوا، وَيَسِّرُوا وَلَا تُعَسِّرُوا» (النيسابوري, ( ب. ت), صفحه ۱۳۵۸ ج ۳) .
یعنی مژده بدهید و متنفر مسازید آسانی کنید و سختی نکنید.
اعتدال در عبادات
عبادت در لغت به معنای فرمان برداری، خشوع و عاجزی است و هر فرمان برداری که از روی خشوع و عاجزی الله جل و علی صورت ګیرد عبادت است. (الفيروزآبادي, صفحه ۳۷۸).
و عبادت در اصطلاح معنای عاجزی و محبت را شامل است پس نهایت ذلت که آمیخته با محبت باشد عبادت است. (القرضاوی، ۱۹۹۵ م، صفحة ۳۱).
بدین معنی که الله جل جلاله نسبت از هر موجود دیګر برای انسان محبوب و معظم باشد و خشوع و محبت کامل را بجز الله سبحانه وتعالی به کسی دیګری انجام ندهد پس برای تحقق عبادت در واقع انقیاد و خشوع برای شریعت الله جل جلاله و التزام به اوامر ونواهی آن چیزی ضروری است .
پس عبادت به عنوان حقوق الله تمام جوانب زندګی را در میدان های مختلف در برګیرنده است و در مفهوم عبادت فرایض و ارکان شعائری اسلام، امثال شهادت، نماز، روزه، زکات و حج داخل است و نیز هر نوع تصرف، انجام و ویا ترک کاری که برای رضایت اللهوند انجام شده باشد عبادت است.
و فراتر از این باید تذکر داد که عبادت در برګیرنده فرائض، انواع عبادت های نفلی، حسن معامله، وفا به حقوق دیګران، اخلاق و سایر امورات اجتماعی می باشد که بدور از ریا و به منظور رضایت پروردګار انجام ګیرد.
ابن تیمیه رحمه الله: موراد فوق را که در معانی عبادت در می آیند چنین بیان داشته است: ((الْعِبَادَةُ " هِيَ اسْمٌ جَامِعٌ لِكُلِّ مَا يُحِبُّهُ اللَّهُ وَيَرْضَاهُ : مِنْ الْأَقْوَالِ وَالْأَعْمَالِ الْبَاطِنَةِ وَالظَّاهِرَةِ فَالصَّلَاةُ وَالزَّكَاةُ وَالصِّيَامُ وَالْحَجُّ وَصِدْقُ الْحَدِيثِ وَأَدَاءُ الْأَمَانَةِ ؛ وَبِرُّ الْوَالِدَيْنِ وَصِلَةُ الْأَرْحَامِ وَالْوَفَاءُ بِالْعُهُودِ وَالْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْيُ عَنْ الْمُنْكَرِ . وَالْجِهَادُ لِلْكُفَّارِ وَالْمُنَافِقِينَ وَالْإِحْسَانُ إلَى الْجَارِ وَالْيَتِيمِ وَالْمِسْكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَالْمَمْلُوكِ مِنْ الْآدَمِيِّينَ وَالْبَهَائِمِ وَالدُّعَاءِ وَالذِّكْرِ وَالْقِرَاءَةِ وَأَمْثَالِ ذَلِكَ مِنْ الْعِبَادَةِ . وَكَذَلِكَ حُبُّ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَخَشْيَةُ اللَّهِ وَالْإِنَابَةُ إلَيْهِ . وَإِخْلَاصُ الدِّينِ لَهُ وَالصَّبْرُ لِحُكْمِهِ وَالشُّكْرُ لِنِعَمِهِ وَالرِّضَا بِقَضَائِهِ ؛ وَالتَّوَكُّلُ عَلَيْهِ ؛ وَالرَّجَاءُ لِرَحْمَتِهِ وَالْخَوْفُ لِعَذَابِهِ وَأَمْثَالُ ذَلِكَ هِيَ مِنْ الْعِبَادَةِ لِلَّهِ)) (ابن تيمية، 1426 هـ / 2005 م، صفحة 149 ج 10).
ګذشته از تحلیل و تفسیر فوق که برای عبادت و فراګیری آن ارایه داشتیم جا دارد که از اعتدال اسلام در میدان عبادت نیز تحلیل داشته باشیم:
از انس رضی الله عنه روایت است که فرمود: ( جَاءَ ثَلَاثَةُ رَهْطٍ إِلَى بُيُوتِ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صَلَّىاللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَسْأَلُونَ عَنْ عِبَادَةِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَمَّا أُخْبِرُوا كَأَنَّهُمْ تَقَالُّوهَا فَقَالُوا وَأَيْنَ نَحْنُ مِنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدْ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ قَالَ أَحَدُهُمْ أَمَّا أَنَا فَإِنِّي أُصَلِّي اللَّيْلَ أَبَدًا وَقَالَ آخَرُ أَنَا أَصُومُ الدَّهْرَ وَلَا أُفْطِرُ وَقَالَ آخَرُ أَنَا أَعْتَزِلُ النِّسَاءَ فَلَا أَتَزَوَّجُ أَبَدًا فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ أَنْتُمْ الَّذِينَ قُلْتُمْ كَذَا وَكَذَا أَمَا وَاللَّهِ إِنِّي لَأَخْشَاكُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاكُمْ لَهُ لَكِنِّي أَصُومُ وَأُفْطِرُ وَأُصَلِّي وَأَرْقُدُ وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي) (البخاري، 1422هـ، صفحة 534 ج12)
بدین معنی كه " سه نفر به خانه همسران نبی اكرم - صلى الله عليه وسلم - آمدند و از شيوه عبادت آنحضرت - صلى الله عليه وسلم - پرسيدند. هنگامی كه از چگونگی آن، باخبر شدند، گويا عبادت اش را كم شمردند و با خود گفتند: ما كجا و رسول الله - صلى الله عليه وسلم - كجا؟ الله گناهان اول و آخرش را بخشيده است. آنگاه، يكی از آنان گفت: من تمام شب را برای هميشه، نماز می خوانم. ديگری گفت: من تمام عمر، روزه می گيرم و يك روز آنرا هم نمی خورم. سومی گفت: من از زنان كناره گيری مي نمايم و هرگز ازدواج نمی كنم. رسول الله - صلى الله عليه وسلم - نزد آنان رفت و فرمود: «شما كسانی هستيد كه چنين و چنان گفته ايد؟ سوگند به الله كه من بيشتر از همه شما از الله می ترسم و بيشتر از شما تقوا دارم. در عين حال، هم روزه می گيرم و هم می خورم. و هم نماز می خوانم و هم می خوابم و با زنان نيز ازدواج می كنم. پس هر كس از سنت من روی بگرداند، از من نيست".
التبه اين فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم: (فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي) به معنای اینکه ګویا طریقه مرا ترک نکیند و یا غیر از طریقه من طریقه دیګری انتخاب کنید نیست اشاره به عدم ترک طریقه که من به آن هستم نیست، بلکه هدف اینست که ایشان در عبادت شدت را اختیار کردند و پیامبر صلی الله علیه وسلم ملامت شان کرد که طاقت و توانی وفا به آنچه بالای خود لازم کردید را ندارید وطریقه نبی اینست که روزی افطار می کند تا برای رزوه بعدی تقویه شود و احیانا خواب می شد تا برای قیام اللیل آمده شود و ازدواج می کرد تا عفت نفس و تکثیر نسل صورت ګیرد پس شدت در عبادت سبب خسته ګی کامل و تنها اکتفا به فرائض و ترک نوافل سبب تعطیلی و عدم فعالیت اشخاص می گردد پس لزوما بهترین راه انتخاب راه اوسط است که در حدیث شریف از آن تذکر رفته است.
و نيز از عائشه رضی الله عنها روایت است که فرمود: كَانَتْ عِنْدِي امْرَأَةٌ مِنْ بَنِي أَسَدٍ فَدَخَلَ عَلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ مَنْ هَذِهِ قُلْتُ فُلَانَةُ لَا تَنَامُ بِاللَّيْلِ فَذُكِرَ مِنْ صَلَاتِهَا فَقَالَ مَهْ عَلَيْكُمْ مَا تُطِيقُونَ مِنْ الْأَعْمَالِ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَمَلُّ حَتَّى تَمَلُّوا. (البخاري، 1422هـ، صفحة 14 ج3 ).
يعنی پيامبر صلي الله عليه وسلم نزدش آمدند، در حاليکه زني از قبله بنی اسد نزد او نشسته بود. فرمودند: اين زن کيست؟ گفت: اين فلانی است و از نماز خواندنش ياد آوری کرد. فرمودند: فقط آنچه را که می توانيد انجام دهيد، سوگند بالله که الله ملول نمی شود و ثوابش را قطع نمی کند تا زمانيکه شما خسته نشويد. و بهترين عمل در نزد رسول الله عملي بود، که صاحبش بروی مداومت نمايد.
ابن جوزي مي گويد: بهترين عمل مداوم تر آنست. زيرا دوام خير مستلزم ثواب متداوم است و مفهوم حديث رضايت اعتدال و ميانه روي در کليهء امور حتي عبادت است که الله فرموده: {وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً} البقرة143 وهم: خير الامور اوسطها. است.
و نیز از انس رضی الله عنه روایت است که فرمود: " دَخَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَإِذَا حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَيْنَ السَّارِيَتَيْنِ فَقَالَ مَا هَذَا الْحَبْلُ قَالُوا هَذَا حَبْلٌ لِزَيْنَبَ فَإِذَا فَتَرَتْ تَعَلَّقَتْ فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَا حُلُّوهُ لِيُصَلِّ أَحَدُكُمْ نَشَاطَهُ فَإِذَا فَتَرَ فَلْيَقْعُدْ " (البخاري, 1422هـ, صفحه 150 ج1 ).
یعنی" روزی رسول الله به مسجد داخل شد، ديد كه ريسمانی بين دو ستون مسجد كشيده شده است. پس گفت: اين ريسمان برای چيست؟ گفتند آنرا زينب بسته است كه چون در نماز برايش سستی و خستگی پيش آيد خود را به اين ريسمان می آويزد رسول الله صلی الله علیه فرمود: ريسمان را باز كنيد، هر يك شما بايد تا نشاط و قوت دارد نماز بخواند و چون خسته شد بنشيند.
احادیث فوق همه به اعتدال در عبادت دلالت دارد و از سخت گرایی نهی می کند و دستور می دهد که پیش آمد بسوی آن با نشاط و ذوق صورت ګیرد نه آن چنانکه یهود از عبادت الله رو ګردان بودند و نصاری در عبادت آن شریک قرار می دادند و اعتدال تنها در عمل کرد مسلمانها قابل دید است که تنها اللهوند را مورد پرستش قرار میدادند و با منهج های بدعتی و خرافاتی آنرا عبادت نمی کردند.
یافته ها
بررسی اعتدال و میانه روی های اسلامی انسان را متوجه می سازد که این اصل در تمام امور زندگی مطرح است و انتخاب راه افراط و تفریط سبب شکست و انحراف از مسیر حق می گردد.
آموزه های اسلامی و سیرت پیامبر اسلام تاکید بر اعتدال دارد و آنرا سبب رفاه و پیشرفت در انجام تکالیف ان میداند.
از تعالیم دینی و رهنمود های شریعت اسلام به خوبی درک می ګردد که اسلام، نظام را به بشریت معرفی نموده است که وی را در تمام نواحی و عرصه های زندګی به میانه روی و اعتدال دعوت می کند و در هر کار و خصلتی افراط و تفریط را نکوهش کرده و با این ویژه ګیهایش به عنوان دین کامل و برتر عرض اندام نمود است.
مناقشه
پیرامون اعتدال و میانه روی های اسلام تحقیقات زیادی صورت ګرفته و هر تحقیق در واقع یک بخش مشخصی را مورد بحث قرار داده است از اینکه قلمروی اعتدال کسترده است نیاز به تحقیقات بیشتر است تا معنا و مفهوم اصلی اسلام که اعتدال را سرمشق خود قرار داده است آشکار ګردد باید تذکر داد که تحقیق حاضر متفاوت تر از تحقیقات دیګر تنها روی چهار مورد عمده همچو منهج، قانونګذاری، عقیده و عبادات تمرکز کرده است و موضوع را به زبان رسای ملی (دری) ، عام فهم و قابل درک تحریر شده است.
نتیجه
اعتدال به عنوان یک اصل قرآنی در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی و تمامی فعالیتهای سیاسی، اقتصادی و عقیدتی مطرح و در اسلام، قلمرو وسیعی دارد و در همه جا به عنوان یک اصل خلل ناپذیر اسلامی و قرآنی مطرح می گردد. این اصل اسلامی در واقع سبب رشد و دستیابی انسان را به کمالات و تقرب الی الله را مهیاء می سازد، اما افراط و تفریط موجبات سقوط انسان را فراهم میآورد.
از آموزههای دینی درمییابیم که تعادل، تفاضل، توازن از ویژګی های این امت است و هرگونه خروج از حدود اعتدال و میانه روی و گرایش به دو سوی افراط و تفریط ایشان را از صراط المستقیم خارج ساخته و زمینه سقوط شان را فراهم می سازد، پس ارتقاء به جایگاه امت میانه که قران کریم بیان داشته است در حقیقت منوط به اعتدال و میانه روی های است که در منهج، عقیده، قانونګذاری، انجام عبادات و سایر امورات زندګی مطلوب و رعایت گردیده است.
پیشنهادات
1- دانشمندان و علما باید پیرامون اعتدال و میانه روی های اسلام به مردم آګاهی دهند .
2- از میانه روی های اسلام باید آموخته شود تا در سایر امورات زندګی نیز از اعتدال و میانه روی استفاده ګردد.
3- افراط وتفریط انسان را به سوی انحراف و بی راهه می کشاند باید از آن جدا در حذر بود.
4- محقیق ګرامی پیرامون تحقیق و بررسی اعتدال در سایر شاخص های اسلامی مبادرت ورزند تا معنا و مفهوم اصلی دین به مردم ابلاغ شده و برتریت آن از سایر ادیان برجسته تر شود.
منابع
قرآن کریم
ابن تيمية, أ. ب. (1426 هـ / 2005 م). مجموع الفتاوى. دار الوفاء.
ابن فارس, ا. ا. ( (ب.ت)). معجم مقاییس اللغة. مصر: دارالاحیاء الکتب العربیه.
ابن كثير, أ. ا. (1420هـ - 1999 م). تفسير القرآن العظيم. دار طيبة للنشر والتوزيع.
البخاري, أ. ع. (1422هـ). صحيح البخاري. دار طوق النجاة.
الحنفی, ص. ع. (1993 م). شرح العقیدة الطحاویة. پشاور: کتب خانه رشیدیه.
السيوطي, ع. ا. (( ب.ت)). الدر المنثور في التفسير الماثور. بيروت: دار الفكر.
الشیخ یوسف القرضاوی. (۱۹۹۵م). العبادة في الاسلام. القاهره. مصر الطبعة: الرابعة والعشرون.
الطبري, م. ب. ( 2000 م). جامع البيان في تأويل القرآن. مؤسسة الرسالة.
الفيروزآبادي, م. ب. (بدون تاریخ). القاموس المحيط.
القاسمي, م. ج. (1398 هـ). محاسن التأويل. بیروت. لبنان: دارالفکر.
القرطبي, أ. ع. (1384هـ - 1964 م). الجامع لأحكام القرآن. قاهره، مصر: دار الكتب المصرية.
النيسابوري, م. ب. (( ب. ت)). صحيح مسلم. بيروت: دار إحياء التراث العربي.
زیاد, م. ع. (( ب. ت)). البحث العلمی و مناهجه و تقنیاته. جدة- سعودی: دار الشروق.
شوکت محمد علیان. (2012 م). الوسیطیة في الاسلام طریق لأمن المجتمعات. ریاض: جامعة نایف العربیة للعلوم الأمنیة.
محمد أحمد محمد عبدالقادر خلیل ملکاوي. (1992م). عقیدة التوحید في القرآن الکریم. ریاض: دار ابن تیمیة.


ملخص العربی
نماذج من الإعتدال والوسطیة في الإسلام
(نظرة إلی المنهج. و تشریع الأحکام، والعقیدة والعباداة)
ألکلمات المفتاحیة: الإسلام، الإعتدال،اللإفراط، والتفریط

ملخص:
لیس یخفی أن الله تبارک وتعالی میز الإنسان علی غیره من سائر مخلوقاته، فجعله خلیفة في الأرض لأن یجری أحکامه فیها و یستخدم من نعیمها و یستخرج من ذخائرها و معادنها في حیاتهم الإجتماعیة و علی رغم ذلک أرسل الله تعالی له الأنبیاء والرسل صلوات الله وسلامه علیهم أجمعین، لیبینوا له رسالته علی الأرض ولیوضحوا له طریق الهدی والرشاد الی العمل الصالح و مکارم الأخلاق و یمییز بسبب ذلک عبدا المطیع من العاصي و المؤمن من المنافق ویعاقب من عدی من طریقه و جاوز من حدوده فلیس یخفی أن الله سبحانه وتعالی قد أکمل دینه و فتح أبواب رحمته علی وجوه العباد بإرسال النبی الخاتم علیه الصلاة والتسلیم و جعل الإسلام له دینا و رعی في تشریع أحکامه الإعتدال و المنهج الوسطیة في جمیع نواحیه .

پیام تبریکی عید قربان...
ما را در سایت پیام تبریکی عید قربان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : faqahat بازدید : 181 تاريخ : دوشنبه 7 فروردين 1402 ساعت: 12:41